یلدایلدا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

برای دخترم یلدا

روزعیدغدیرمنزل پدرجون

      اینجا مامان جون داشت نماز میخوند رفتی پیش او ومامان جون هم چادرنمازش راسرتو کرد پدرجون هم ازتو عکس گرفت               بدون شرح         اینجا هم ظهر داشتیم ناهار میخوردیم که توهم دوست داشتی یک استخوان دست گرفتی ومیخوردی     ...
2 آبان 1392

اولین مسافرت یلدابه مشهدوشمال

یلداجان درروزجمعه ٩٢/٧/١٩ساعت ٦صبح حرکت کردیم به طرف مشهدوتواولین مسافرت برون شهری خودرااغازکردی به اتفاق بابا مامان پدرجون مامان جون واون یکی مامان جون (کبری ) خلاصه آخرشب رسیدیم مشهدورفتیم منزل دوست پدرجون شب خوابیدیم وفردای ان روزرفتیم به مهمانسرایی که پدرجون گرفته بود :بعدازظهرهمان روز رفتیم حرم امامرضا وتو بغل پدرجون بودی رفتی دورضریح زیارت کردی یکشنبه هم رفتیم گردش  : خلاصه تاروز سه شنبه که دعای عرفه بود رفتیم حرم ودعاراآنجابودیم وشب هم رفتیم منزل دوست پدرجون :     زیرزمین حرم امام رضا     مهمانسرا   بازاربزرک وصال درمشهد     خلاصه کلام یلداجان ص...
27 مهر 1392

اولین دندان یلدا

سلام عزیزم امروزکه این مطلب رامینویسم روزجمعه مورخه ٩٢.٧.١٢میباشد تودیشب به اتفاق مامانت منزل ما (پدرجون)خوابیدی چون مامهمون داشتیم ومامانت میخواست صبح به مامان جون کمک کند. خلاصه همین که کارها تما م شدبابات توی دهن تورانگاه کرد وباتعجب گفت وای دندان درآورده ..... که ما هم میخواستیم ببینیم که تو نمیذاشتی خلاصه بهت بگم که مامان هم رفت یک قاشب آوردوزدروی لثه که ببینیم صدامیکنه یانه بله عزیزم صدامیگرد...... وتواولین دندان رامنزل مادرآوردی >>>> وماهمگی خوشحال شدیم . دوست داریم   ...
12 مهر 1392

یلدا درکنارسدزاینده رود 92.6.21

عصر ٩٢/٦/٢١درکنار ویلا منابع طبیعی درکنارسدزاینده رود     عصر پنج شنبه درکناراب سدزاینده رود           صبح جمعه درکنارپلاژهای سدزاینده رود                                   عصر جمعه درحال برگشت ازچادگان درکناررودخانه           ...
24 شهريور 1392

مریضی یلدابخاطردندون درآوردن

یلدا جان این چندروزکه مریض بودی همش به خاطر این بوده که میخوای دندون دربیاری تازه امروز متوجه شدیم که مریضیدبرای دندون دراوردنت بوده مافکر کردیم سرماخورده ای لثه پائینیت ورم کرده ویه کم سفید شده هیچ چیز هم نمیخوری میترسی که دهنت رابازکنی وخیلی هم ظعیف شده ای خیلی بی تابی میکنی امیدوارم که زود دندونهات دربیاد وخوب بشی : همه نگرانت بودند به خصوص خاله مهسا باعمه ناهید امروز اومده بود ند خونه شما که توراببیند توهم حال وحوصله نداشتی وگریه میگردی او ناهم خیلی ناراحت تو بودند  ازطرف مامان ندا یلداجان دوست دارم این چندروز خیلی نگرانت هستم وطاغت مریضیت راندارم عزیز مامانی     ...
17 شهريور 1392

روزدختر

یلداجونم من وبابایی روزدخترو بهت تبریک میگیم  رووووووووووووووزت مببببببببببببارک جیییییییییییییگرم   ...
16 شهريور 1392