92.5.31
درتایخ ٩٢/٥/٣١ باتفاق پدرجون . مامان جون . دایی . زن دایی . رفتیم به سیتی سنتر اصفهان بعدازآنجا رفتیم توی پارک سپاهانشهروشام خوردیم توهم ذوق میکردی که بیرون بودی دوست داشتی بری توی چمن بازی کنی گذاشتیمت توی چمن چهاردست وپا می رفتی وذوق میکردی . بعدش هم گفتیم ماه کو بالا رانگاه میکردی چندبارتگرارکردیم بازهم بالارانگاه میکردی بعدازان بردیمت طرف اسباببازیها دوست داریم که چقدر نازی : ازطرف مامان و بابا ...
نویسنده :
پدر جون
11:19