شرکت درجشنواره نی نی وبلاک
92/4/30
یلدا جان چندروزه که مریض شدی امروز مامان وبابا به اتفاق مامان جون فاطمه بردندد پیش دکتر تا ببیندت چون باهات خیلی شدید سوخته بود این چندروزهمش پماد به پاهات مالیدن ولی فایده نداشت انشاالله که زودخوب بشی ...
نویسنده :
پدر جون
17:13
92.4.18
امروز به اتفاق بابا وپدرجون وخاله زینب بردیمت اتلیه غزال :درآخرین روز ماه شعبان که عکس بگیریم تاحلا چندمرتبه رفتیم اتلیه وعکس گرفتیم دوست پدرجون گفته که تادوسالگی ببریمت ازت عکس بگیریم ماهی یکبار انشاالله این سری که طراحی شد میذارم تو وبلاک که دوستان ببینند:دوست دارم : ازطرف مامان ...
نویسنده :
پدر جون
18:20
زدن واکسن شش ماهگی یلداجان
عشق مامان دو روزه پیش که واکسن زده بودی خیلی گریه میکردی . پریشب یک ساعت که خوابیدی اومدم بالاسرت دیدم تب داری دستمال خیس گذاشتم روی پیشونیت وچندباراینکاروتکرارکردم ولی فایده ای نداشت بعد باشیر پاشویت کردیم یکم تبت اومد پایین بابایی یکم باهات بازی کرد سرحال شدی وشیرتو خوردی تا صبح خوابیدی .صبحم یکم تب کردی و زودم تبت اومد پایین وبعد رفتیم طرف مامانجون. امروز که اومدیم خونه پدرجون اولش یکم ناز میکردی اما حالاسرحالتر شدی میخوای چاردست وپا بری اما پای چپت خیلی درد میکنه میترسی تکون بدی وبالا میگیری ...
نویسنده :
پدر جون
14:26
92/3/23
هستی وسارا بچه های آقاسعید دوست پدرجون ازکرمانشاه ...
نویسنده :
پدر جون
21:26
میلادفرخنده حضرت مهدی مبارک باد
سپیده خواهد آمد یاس نرگس خواهد آمد گرتکانی بدهیم بر دلمان ...
نویسنده :
پدر جون
21:07